به گزارش مشرق، چند نفر را دور و اطرافتان میشناسید که تا به رانندگی فکر میکنند، مدام یاد جریمه میافتند و با روشهای مختلف، سعی دارند خلافی خودرویشان را چک کنند؟ دلیل این همه اضطراب چیست؟
هرچند تغییراتی که طی سالیان گذشته در حوزه پلیس راهنمایی و رانندگی کشور رخ داده، توانسته به بهبود رانندگی ایرانیان و کاهش تخلفات حادثهساز، به ویژه آن دسته تصادفاتی که به جرح و فوت میانجامند، منجر شود، به جهاتی به رضایت شهروندان نرسیده است.
از جمله دلایل شکل دهنده نارضایتیها، افزایش نرخ جریمههای راهنمایی و رانندگی است که با کنترل هوشمند بسیاری از محورهای ترافیکی به کمک دوربینها، موجب شده کمتر رانندهای از ثبت تخلفاتش قسر در برود؛ اتفاقی که در کلان شهر تهران به دلیل وجود بزرگراهها و مناطق ویژه ترافیکی (محدوده طرح ترافیک و محدوده طرح زوج و فرد) و کنترل بسیار دقیق حریم این طرحها با دوربینهای نصب شده، به ماشین چاپ پول پلیس تبدیل شده است!
این را میشود از سخنان اخیر مدیرعامل شرکت کنترل ترافیک تهران دریافت که از ثبت روزانه ۳۰۰ هزار تخلف ورود غیرمجاز به طرح ترافیک این شهر خبر داده که با استناد به آن ـ بر این مبنا که جریمه ورود به محدوده طرح ترافیک ساعتی ۲۰ هزار تومان است و به این شرط که ۳۰۰ هزار تخلف ثبت شده، به بیش از یک ساعت نرسیده باشد و افزایش نیافته باشد ـ میتوان گفت تهرانیها روزانه ۶ میلیارد تومان فقط برای ورود به طرح ترافیک جریمه میشوند.
اکنون کافی است به این آمار تعجببرانگیز، تلاش بیمثال پلیس راهنمایی و رانندگی تهران برای مجهز کردن محدوده طرح زوج و فرد به دوربینهای کنترلی که از ابتدای سال جاری به مرحله بهرهبرداری رسیده را بیفزاییم تا بتوان حدس زد که جریمه ۶۰ میلیارد تومان در روز تهرانیها بابت تردد غیر مجاز در محدودههای ترافیکی، به زودی رشد چشمگیری خواهد یافت و حتی ممکن است چند برابر شود.
اما همه این اتفاقات در حالی رخ میدهد که به اندکی تأمل در فلسفه شکل گیری پلیس راهنمایی و رانندگی ـ همان گونه که از عنوان این نهاد پیداست ـ درخواهیم یافت که «جریمه» جایی در آن ندارد و تنها ابزاری برای بازدارندگی متخلفان به کار گرفته شده است؛ ابزاری که ظاهرا اصل شده که اگر غیر از این بود، نقش «راهنمایی» پلیس پر رنگتر دیده میشد.
ماجرا هنگامی تعجبآورتر میشود که میبینیم دولتمردان هم برای درآمدهای ناشی از جرایم راهنمایی و رانندگی نقشه میکشند و همه شواهد حکایت از آن دارند که کسی دوست ندارد از شمار متخلفان کاسته شود، زیرا در سایه تخلفات ایشان، سود هنگفتی به نهادهایی که از محل جریمهها بودجه میگیرند (مانند خود پلیس راهنمایی، وزارت راه، شهرداری و...) میرسد.
البته سالهاست بسیاری از رانندگان چنین ادعایی را مطرح میکنند و تأکید دارند که طرح افزایش نرخ جرایم و طرحهای مشابه آن، تنها راهی برای کسب سود بیشتر از شهروندان است و برای مدعایشان، مثالهای فراوانی هم مطرح میکنند؛ از جمله این مثالها، روند سخت و تقریبا بینتیجه پیگیری جرایمی است که مالکان خودرو معتقدند اشتباهی برایشان صادر شده است.
کافی است سری به مراکز پلیس +۱۰ بزنید تا با شمار رانندگانی مواجه شوید که با دیدن برگه چاپ شده خلافی خودرویشان، متعجب شده، برافروخته و گاه بسیار عصبانی هستند و بر این باورند که پیگیریها برای حذف این جرایم راه به جایی نخواهد برد؛ ادعایی که به نظر نزدیک به واقعیت است!
کافی است به این نکته بدیهی دقت کنیم که اگر در برگه خلافی خودرویی جریمهای ثبت شده باشد، ولو برای راننده آن خودرو و دیگران قابل اثبات باشد که آن تخلف هرگز به وقوع نپیوسته (مثلا خودرو در پارکینگ جایی مانند فرودگاه بوده، ولی بابت تجاوز از سرعت مجاز جریمه شده باشد) پروسه پیگیری این اجحاف بسیار وقت گیر و دشوار است؛ به این صورت که باید به دفاتر خدمات الکترونیک رفته و اعتراض کنید و سپس فردای آن روز برای پیگیری اعتراضتان بار دیگر به آن دفتر مراجعه کرده و اگر اعتراض مقدماتی شما وارد دانسته شده بود، مستندات را گرفته و راهی مرکز اجراییات پلیس در آن سوی شهر شوید تا پروسه اعتراض رسمی شما آغاز شود.
در این مسیر تا اینجا هم هزینه مادی به شما تحمیل شده، هم وقتتان گرفته و هم با اعصابتان بازی شده است، حال آنکه هنوز مشکل رفع نشده است. عجیب اینجاست در صورتی که همه چیز خوب پیش برود و جریمهتان لغو شود، باز نمیدانید چرا مستحق پیمودن این فرایند شناخته شدهاید، چه کسی قصور کرده و چه مجازاتی در انتظار وی است و از همه بدتر اینکه نمیدانید دفعه بعدی که باید این مسیر را بپیمایید، چه زمانی از راه خواهد رسید؟!
به این اشکالات دردناک، نارضایتی که از مسئولان و حتی نظام در دل برخی رانندگان رنج دیده پدید میآید را هم میتوان افزود، ولی اشکال خیلی بزرگتر آنجاست که میبینیم ابزار «جریمه» ماهیت خود را از دست میدهد و هیچ «راهنمایی» و «آموزشی» در کل پروسه به چشم نمیخورد. اینجاست که به نظر، کل روند ناقص و معیوب جلوه میکند و نیازمند بازنگری به نظر میرسد.
براستی آیا وظیفه ذاتی پلیس راهنمایی و رانندگی این است؟ آیا تخلفی بزرگتر از ورود به طرح ترافیک وجود ندارد که برای اصلاحش بسیج شویم و با نصب دوربین، پلاکهای زوج و فرد را یک روز در میان جریمه کرده و آنها که مجوز ندارند را، هر روز، آن هم ساعتی یک بار جریمه کنیم؟ آیا با این همه جریمه، هدف در نظر گرفتن محدوده طرح ترافیک محقق شده است؟!
منبعک تابناک
هرچند تغییراتی که طی سالیان گذشته در حوزه پلیس راهنمایی و رانندگی کشور رخ داده، توانسته به بهبود رانندگی ایرانیان و کاهش تخلفات حادثهساز، به ویژه آن دسته تصادفاتی که به جرح و فوت میانجامند، منجر شود، به جهاتی به رضایت شهروندان نرسیده است.
از جمله دلایل شکل دهنده نارضایتیها، افزایش نرخ جریمههای راهنمایی و رانندگی است که با کنترل هوشمند بسیاری از محورهای ترافیکی به کمک دوربینها، موجب شده کمتر رانندهای از ثبت تخلفاتش قسر در برود؛ اتفاقی که در کلان شهر تهران به دلیل وجود بزرگراهها و مناطق ویژه ترافیکی (محدوده طرح ترافیک و محدوده طرح زوج و فرد) و کنترل بسیار دقیق حریم این طرحها با دوربینهای نصب شده، به ماشین چاپ پول پلیس تبدیل شده است!
این را میشود از سخنان اخیر مدیرعامل شرکت کنترل ترافیک تهران دریافت که از ثبت روزانه ۳۰۰ هزار تخلف ورود غیرمجاز به طرح ترافیک این شهر خبر داده که با استناد به آن ـ بر این مبنا که جریمه ورود به محدوده طرح ترافیک ساعتی ۲۰ هزار تومان است و به این شرط که ۳۰۰ هزار تخلف ثبت شده، به بیش از یک ساعت نرسیده باشد و افزایش نیافته باشد ـ میتوان گفت تهرانیها روزانه ۶ میلیارد تومان فقط برای ورود به طرح ترافیک جریمه میشوند.
اکنون کافی است به این آمار تعجببرانگیز، تلاش بیمثال پلیس راهنمایی و رانندگی تهران برای مجهز کردن محدوده طرح زوج و فرد به دوربینهای کنترلی که از ابتدای سال جاری به مرحله بهرهبرداری رسیده را بیفزاییم تا بتوان حدس زد که جریمه ۶۰ میلیارد تومان در روز تهرانیها بابت تردد غیر مجاز در محدودههای ترافیکی، به زودی رشد چشمگیری خواهد یافت و حتی ممکن است چند برابر شود.
اما همه این اتفاقات در حالی رخ میدهد که به اندکی تأمل در فلسفه شکل گیری پلیس راهنمایی و رانندگی ـ همان گونه که از عنوان این نهاد پیداست ـ درخواهیم یافت که «جریمه» جایی در آن ندارد و تنها ابزاری برای بازدارندگی متخلفان به کار گرفته شده است؛ ابزاری که ظاهرا اصل شده که اگر غیر از این بود، نقش «راهنمایی» پلیس پر رنگتر دیده میشد.
ماجرا هنگامی تعجبآورتر میشود که میبینیم دولتمردان هم برای درآمدهای ناشی از جرایم راهنمایی و رانندگی نقشه میکشند و همه شواهد حکایت از آن دارند که کسی دوست ندارد از شمار متخلفان کاسته شود، زیرا در سایه تخلفات ایشان، سود هنگفتی به نهادهایی که از محل جریمهها بودجه میگیرند (مانند خود پلیس راهنمایی، وزارت راه، شهرداری و...) میرسد.
البته سالهاست بسیاری از رانندگان چنین ادعایی را مطرح میکنند و تأکید دارند که طرح افزایش نرخ جرایم و طرحهای مشابه آن، تنها راهی برای کسب سود بیشتر از شهروندان است و برای مدعایشان، مثالهای فراوانی هم مطرح میکنند؛ از جمله این مثالها، روند سخت و تقریبا بینتیجه پیگیری جرایمی است که مالکان خودرو معتقدند اشتباهی برایشان صادر شده است.
کافی است سری به مراکز پلیس +۱۰ بزنید تا با شمار رانندگانی مواجه شوید که با دیدن برگه چاپ شده خلافی خودرویشان، متعجب شده، برافروخته و گاه بسیار عصبانی هستند و بر این باورند که پیگیریها برای حذف این جرایم راه به جایی نخواهد برد؛ ادعایی که به نظر نزدیک به واقعیت است!
کافی است به این نکته بدیهی دقت کنیم که اگر در برگه خلافی خودرویی جریمهای ثبت شده باشد، ولو برای راننده آن خودرو و دیگران قابل اثبات باشد که آن تخلف هرگز به وقوع نپیوسته (مثلا خودرو در پارکینگ جایی مانند فرودگاه بوده، ولی بابت تجاوز از سرعت مجاز جریمه شده باشد) پروسه پیگیری این اجحاف بسیار وقت گیر و دشوار است؛ به این صورت که باید به دفاتر خدمات الکترونیک رفته و اعتراض کنید و سپس فردای آن روز برای پیگیری اعتراضتان بار دیگر به آن دفتر مراجعه کرده و اگر اعتراض مقدماتی شما وارد دانسته شده بود، مستندات را گرفته و راهی مرکز اجراییات پلیس در آن سوی شهر شوید تا پروسه اعتراض رسمی شما آغاز شود.
در این مسیر تا اینجا هم هزینه مادی به شما تحمیل شده، هم وقتتان گرفته و هم با اعصابتان بازی شده است، حال آنکه هنوز مشکل رفع نشده است. عجیب اینجاست در صورتی که همه چیز خوب پیش برود و جریمهتان لغو شود، باز نمیدانید چرا مستحق پیمودن این فرایند شناخته شدهاید، چه کسی قصور کرده و چه مجازاتی در انتظار وی است و از همه بدتر اینکه نمیدانید دفعه بعدی که باید این مسیر را بپیمایید، چه زمانی از راه خواهد رسید؟!
به این اشکالات دردناک، نارضایتی که از مسئولان و حتی نظام در دل برخی رانندگان رنج دیده پدید میآید را هم میتوان افزود، ولی اشکال خیلی بزرگتر آنجاست که میبینیم ابزار «جریمه» ماهیت خود را از دست میدهد و هیچ «راهنمایی» و «آموزشی» در کل پروسه به چشم نمیخورد. اینجاست که به نظر، کل روند ناقص و معیوب جلوه میکند و نیازمند بازنگری به نظر میرسد.
براستی آیا وظیفه ذاتی پلیس راهنمایی و رانندگی این است؟ آیا تخلفی بزرگتر از ورود به طرح ترافیک وجود ندارد که برای اصلاحش بسیج شویم و با نصب دوربین، پلاکهای زوج و فرد را یک روز در میان جریمه کرده و آنها که مجوز ندارند را، هر روز، آن هم ساعتی یک بار جریمه کنیم؟ آیا با این همه جریمه، هدف در نظر گرفتن محدوده طرح ترافیک محقق شده است؟!
منبعک تابناک